چگالی کلمات کلیدی | بالاخره اهمیت دارد یا نه؟!

چگالی کلمات کلیدی یا Keyword Density مثل یک تیغ دو لبه می‌ماند که با کوچک‌ترین اشتباهی ممکن است دستتان را ببرید! هدف شما بهینه‌سازی وب‌سایتتان است؛ اما استفاده نادرست از کلمات کلیدی می‌تواند کاری کند که امتیاز منفی بگیرید و لطمه بخورید.

نظر ثابت و یکسانی درباره تراکم کلمه کلیدی وجود ندارد؛ چراکه الگوریتم‌های گوگل هوشمندتر از گذشته عمل می‌کنند و اهمیت این مسئله را زیر سؤال می‌برند. به‌هرحال با ما همراه باشید تا تمام موارد پیرامون موضوع را بررسی کنیم.

منظور از چگالی کلمات کلیدی چیست؟

چگالی به مفهوم تراکم یا میزان تکرار کلمه کلیدی در کل متن است. معمولاً برای به‌دست‌آوردن این مفهوم میان تعداد کلمات کلیدی به‌کاررفته در متن و تعداد کل کلمات متن تناسب برقرار می‌کنند. به این صورت که برای محاسبه چگالی کلمات کلیدی از فرمول ساده‌ای بهره می‌گیرند.

تراکم کلمات کلیدی به این شکل به دست می‌آید که تعداد کلمات کلیدی موجود در متن را بر تعداد کل کلمات محتوا تقسیم کرده و حاصل را در عدد 100 ضرب می‌کنند. برای مثال اگر طول متن 1000 کلمه باشد و کلمه کلیدی 10 بار در آن تکرار شده باشد. چگالی کلمه کلیدی برابر با 1 درصد است.

از جمله ویژگی‌ های یک محتوای خوب و سئو شده استفاده به‌اندازه از کلمات کلیدی است. برای آشنایی بیشتر می‌توانید به مقاله محتوای سئو شده چیست هم سر بزنید. برخی تصور می‌کنند که اگر کلمات کلیدی را به تعداد زیاد در متن تکرار کنند، این کار می‌تواند به دیده‌شدن بیشتر آنها کمک کند. درصورتی‌که این موضوع یکی از خط‌قرمزهای گوگل است.

چنین اقداماتی می‌تواند باعث تولید محتوای ضعیف و بی‌ارزش شود. برای آشنایی بیشتر مقاله محتوای ضعیف چیست را مطالعه کنید. به‌جای استفاده از روش‌های منسوخ و غیرقابل‌استفاده می‌توانید بر تولید محتوای طولانی و همیشه سبز و استفاده از Ugc تمرکز کنید. این موارد می‌توانند بر بهینه‌سازی وب‌سایت اثر بگذارند؛ به همین منظور توصیه می‌کنم مقالات طول محتوا بر سئو چه تأثیری می‌گذارد، محتوای همیشه سبز چیست و Ugc چیست را حتماً مطالعه کنید. قول می‌دهم که اطلاعات کاربردی زیادی پیدا می‌کنید.

چگالی کلمات کلیدی زیاد چه نتایجی در بر دارد؟

اجازه بدهید نتیجه بمباران کلمات کلیدی را به شما نشان بدهم. اول بگذارید یک موضوع را برای همیشه روشن کنیم: شما محتوا تولید می‌کنید که چه بشود؟ در واقع چه هدفی از تولید محتوا دارید؟

آیا غیر از این است که قصد دارید با تولید محتوا مخاطبان بیشتری پیدا کنید و در نهایت محصول یا خدماتتان را به آنها بفروشید؟ پس در واقع محتوا را تولید می‌کنید که مخاطب بخواند، نه موتور جستجویی مانند گوگل.

حالا بیایید ببینیم اگر از کلمه کلیدی بیش از حد استفاده کنید چه اتفاقی می‌افتد؟ در این حالت متن از نظر ساختار و جمله‌بندی نازیبا شده و از خوانایی آن هم کم می‌شود.

به‌این‌ترتیب مخاطب حتی اگر بخواهد و واقعاً به آن محتوا نیاز هم داشته باشد نمی‌تواند آن را به پایان برساند. پس چاره‌ای ندارد جز اینکه صفحه را ببندد و به دنبال محتوای دیگری بگردد. این موضوع باعث کاهش تجربه کاربری خوب یا همان ux می‌شود.

خب می‌بینید که به این صورت نه‌تنها هدفی که از به‌کاربردن زیاد کلمات کلیدی داشتید برآورده نشده و نتوانستید جایگاه خوبی در صفحه نتایج پیدا کنید؛ بلکه مخاطب خود را هم از دست داده‌اید.

بنابراین، به‌جای دنبال راه میان‌بر گشتن، راه مستقیم و تأیید شده را دنبال کنید، تا به نتایج محتمل دست پیدا کنید.

حالا روی مقابل این اتفاق چه می‌تواند باشد؟ اگر به دلیل عدم آگاهی و تسلط بر سئوی محتوا، به‌اندازه کافی و در جاهای مناسب از کلمات کلیدی استفاده نکنید، حتی محتوای ارزشمند، مفید و کاربردی هم شانس دیده‌شدن و قرارگرفتن در صفحات برتر نتایج جستجو را از دست می‌دهد.

به این ترتیب محتوای قابل‌ارائه شما در گورستان عمیق وب فارسی دفن شده و خیلی زود به فراموشی سپرده می‌شود.

بنابراین، استفاده درست از کلمات کلیدی هم از نظر تعداد و هم از منظر جایگاه قرارگرفتن آنها در بهینه‌سازی محتوای شما بسیار اهمیت دارد.

اگر دیدید سایتی با چگالی کلمات کلیدی بیش از حد، رتبه گرفته نگران نشوید!

شاید برای شما هم پیش‌آمده که سایت‌هایی را دیده باشید که با استفاده از کیورد استافینگ موفق به اخذ رتبه در موتورهای جستجو شده باشند؛ و به این فکر افتاده‌اید که هنوز هم استفاده از کلمات کلیدی با چگالی بالا راهگشاست؛ و اگر غیر از این است چرا آن سایت‌ها توسط گوگل جریمه نشده‌اند؟

برای اینکه فکر خودتان را درگیر چنین مسائلی نکنید باید بدانید که گوگل برای امتیازدهی به یک وب‌سایت و اینکه تصمیم بگیرد چه سایتی را بالاتر از بقیه در صفحه نتایج (SERP) نشان بدهد، از الگوریتم‌های پیچیده و متعددی استفاده می‌کند.

ملاک رتبه‌بندی گوگل تنها یک فاکتور نیست که بر اساس آن سایتی را از الگوریتم‌ها خارج کند یا به عرش برین برساند؛ بنابراین خودتان را اذیت نکنید و پیرو راه درست باشید. شاید وب‌سایتی که کیورد استافینگ کرده امتیازات بالایی در مسائل دیگر داشته باشد که گوگل تصمیم گرفته از یک خطای آن بگذرد!

چه راهکاری را در پیش بگیریم که بهتر دیده شویم؟

به‌جای استفاده زیاد از حد از کلمات کلیدی، از کلماتی استفاده کنید که معنای کلمات کلیدی اصلی را کامل می‌کنند و باعث می‌شوند هم مخاطب به درک بهتری از موضوع برسد؛ و هم موتورهای جستجو بتوانند موضوع صفحه و مقاله شما را بهتر تشخیص دهند.

کلمات کلیدی مرتبط یا lsiها تشخیص موضوع را برای گوگل راحت‌تر می‌کنند. در واقع هوش مصنوعی گوگل به سمتی پیش می‌رود که بتواند خود را به‌جای انسان قرار داده و پیچیدگی‌های معانی را متوجه شود. به این ترتیب خودتان را به‌زحمت نیندازید و همان‌طوری تولید محتوا کنید که اگر به‌صورت حضوری قصد داشتید موضوعی را به شخصی توضیح دهید، اقدام می‌کردید.

دقیقاً از همان کلمات درست و به‌جا که تکمیل‌کننده معانی هستند بهره ببرید. به این طریق محتوایی قابل‌فهم تولید کرده‌اید؛ هم برای مخاطبان، هم برای موتورهای جستجو.

به‌عنوان‌مثال وقتی می‌خواهید مقاله‌ای درباره فوائد میوه‌های تابستانی بنویسید، گوگل انتظار دارد کلماتی مانند توت‌فرنگی، هلو، و هندوانه را که از بارزترین میوه‌های فصل تابستان هستند در متن مشاهده کند؛ بنابراین کلمات کلیدی مرتبط به درک بهتر موضوع کمک می‌کنند و استفاده از آنها اهمیت زیادی دارد.

جای‌گذاری مناسب کلمات کلیدی از چگالی آن مهم‌تر است

چگالی کلمات کلیدی در کلمات و موضوعات مختلف متفاوت است و به‌طورکلی درصد یکسانی وجود ندارد. از سوی دیگر جان مولر عضو ارشد تیم گوگل نیز بر این موضوع تأکید کرده است که به‌جای تمرکز بر تعداد کلمات کلیدی، سعی کنید متنی طبیعی بنویسید.

بنابراین، برای استفاده درست از کلمات کلیدی آن را در جای درست مورداستفاده قرار دهید و به طور مناسب در متن پخش و توزیع کنید. برای این کار باید کلمات کلیدی را در قسمت‌های مهمی از متن قرار دهید.

اولین جا، استفاده در عنوان است، سپس در زیر عنوان‌ها مانند H2، H3، H4، H5، H6 نیز از آنها استفاده کنید. مواظب باشید که در این امر دچار زیاده‌روی نشوید؛ نیازی است که در تمام هدینگ‌ها از کلمات کلیدی استفاده کنید. شما می‌توانید از شکل جمع یا تغییریافته کلمات استفاده کنید. مثلاً به‌صورت اسم، صفت یا فعل.

در مقدمه و پاراگراف اول یا به‌اصطلاح 150 کلمه اول سعی کنید از کلمه کلیدی استفاده کنید. در متن محتوا نیز به طور طبیعی آن را توزیع کنید. پاراگراف آخر را هم فراموش نکنید.

از دیگر جاهایی که می‎توانید کلمه کلیدی را استفاده کنید استفاده در URL یا نشانی صفحه است. در تگ ALT تصاویر یا همان متن جایگزین تصاویر، لینک‌های داخلی و خارجی و توضیحات متا نیز از کلمات کلیدی استفاده کنید.

به این صورت می‌توانید مفهوم، منظور و موضوع مقاله را به‌درستی به گوگل بشناسانید. به‌جای اینکه محتوا را پر از کلمات کلیدی و نامأنوس کنید و مخاطب هیچ‌چیز از آن متوجه نشود.

آنچه دریافتیم

در این مقاله از نت بازده درباره اهمیت چگالی کلمات کلیدی صحبت کردیم، و فهمیدیم که چیزی که بیشتر از تراکم کلمات کلیدی اهمیت دارد؛ نحوه درست قرارگرفتن کلمات کلیدی است. اگر کلمات کلیدی به طور مناسب و یکسان در کل متن و به‌اندازه توزیع شود، هیچ نیازی به بالابردن تراکم کلمات نیست.

خدمات ما در نت بازده متنوع است، به‌طوری‌که می‌تواند پاسخگوی سلایق و نیاز اکثر مخاطبان باشد. در این راستا شما می‌توانید از سفارش تولید محتوا، مشاوره سئو، خرید رپورتاژ، یا آموزش سئو بهره ببرید.